درک جاذبه، همان نیروی کشش میان اجسام، در موقعیتی که بسیار عجیب است مفهومی کلیدی خواهد داشت. قدرت نیروی جاذبه بر اساس جِرم یک جسم و فاصله ی آن با جسم دیگر تعیین می شود (جِرم متراکم تر و فاصله ی نزدیک تر به معنای نیروی بیشتر است). تنها نیروی کافی که باعث می شود ما جاذبه را به سمت پایین احساس کنیم از جِرم زمین دریافت می شود.
در مرکز زمین همه چیز متفاوت است. از آنجا که زمین تقریباً کروی است، نیروی جاذبه از همه جهات یکدیگر را خنثی می کنند. طبق گفته ی گیزا گیوک، مدیر بخش ستاره شناسی در افلاک نمای شیکاگو: "در مرکز زمین، شما از همه طرف کشیده می شوید و در نتیجه بدون وزن و معلق خواهید بود."
اما چه اتفاقی می افتد اگر بخواهید مثلا با استفاده از نربانی بسیار بلند که به لس آنجلس ختم می شود، مرکز تا سطح زمین را بالا بروید؟
در مرکز زمین، جاذبه ی برآمده از جِرم زیر پای شما و آنچه تا آن سمت کره ی زمین یعنی اقیانوس هند (نقطه ی مقابل لس آنجلس) ادامه دارد، شما را به سمت پایین و نیرویی مشابه نیز به سمت بالا می کشاند. پس از بالا رفتن از چند پلکان نردبان، میزان جاذبه ای که شما را به سمت اقیانوس هند می کشاند همچنان تقریباً صفر است و هنوز احساس بی وزنی می کنید. اما هرچه بالاتر می روید از میزان جِرم بالای سر شما کاسته شده و به آنچه زیر پای شما قرار دارد افزوده می شود. فشاری که شما را به سمت هسته ی زمین می کشاند بیشتر و بیشتر شده و دیگر احساس بی وزنی سابق را نخواهید داشت و این حالت تا جایی ادامه پیدا می کند که به سمت زمین رسیده اید و همچنان که به علامت بزرگ هالیوود خیره شده اید، دوباره احساس سنگینی می کنید.